زينبزينب، تا این لحظه: 17 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره

دختر گلم زینب

سفر به خانه خدا

زينب خانم به همراه بابا و مامان و محمد فواد به سفر عمره ماه شعبان و رمضان رفت و اين اولين سفر زينب خانم و داداشي و مامان به سرزمين وحي بود. سفر بسيار خوب و پر باري بود - قصه سفر هم خيلي جالب بود و طلبيده شدن يکباره به طوري که فرصت تهيه وسايل سفر هم نبود و يکباره به اين سفر رفتيم - ابتدا به شهر پيامير رفتيم - در شهر پيامبر از اماکن تاريخي ديدار کرديم و از شکاف کوه احد که محل  استراحت رسول الله پس از زخمي شدن در جنگ احد بود ديدار کرديم در اين مکان پيامبر اکرم به همراه مولا امير المومنين علي (ع) مدتي حضور داشتند. پس از 5 روز به شهر مکه رفتيم و قصد اقامت ده روزه کرديم - زينب خانم دو بار محرم شد و اعمال به جاي اورد با اينکه هوا خيلي گرم ...
15 تير 1393

سال تحصیلی جدید و مدرسه جدید

باز هم اول مهر شد و زینب خانم باید بره مدرسه . زینب جان از پیش دبستانی هر سال در یک مدرسه بوده پیش دبستان در مدرسه بانو امین بود کلاس اول در مدرسه علوی نجف و کلاس دوم هم در مدرسه شهدای موتلفه امروز خیلی خوشحال بود که بعد از مدته باز به مدرسه می ره و با معلم و دوستای جدید اشنا می شه امیدوارم این سال تحصیلی رو هم با موفقیت پشت سر بگذاره
1 مهر 1392

بیماری زینب خانم و بستری شدن در بیمارستان

زینب خانم به خاطر بیماری کوچیکی که داشت سه روزی در بیمارستان بستری شد و الحمدالله با دعای خیر همه دوستان و اقوام الحمدالله با موفقیت از بیمارستان مرخص شد. خلاصه ماه رمضونی بود برای ما ایم ماه رمضون همش برای زینب دعامی کردیم . آخه من و مامانی خیلی ناراحت بودیم .انشاالله هیچ کس گرفتار بیماری و بیمارستان نشه مخصوصا بچه ها 
30 تير 1392

بازگشت از عتبات و شاگرد اول شدن

زینب خانم به همراه خانواده پس از پایان سال تحصیلی در  سال 92 به ایران بازگشت و  کلاس اول را با موفقیت در مدرسه علوی نجف به پایان رساند و با معدل بیست یا همون عالی شاگرد اول شد. معلمش خانم سعیدی هم خیلی براش زحمت کشید که جا داره از ایشون هم تشکر کنیم ...
25 ارديبهشت 1392

زينب خانم و زيارت اهل قبور در نجف

زينب خانم بعد از دو هفته با بابا و مامان وداداشي دوباره به نجف بازگشت امروز زينب به اتفاق بابا و مامان و دادشي به وادي السلام اومد و به حرم حضرت هود و صالح و آيت الله سيد علي قاضي رفت اين عكس رو هم كنار قبر آيت الله قاضي گرفتيم     ...
16 شهريور 1391

زينب خانم مهمون اميرالمومنين

  زينب خانم بخاطر كار بابايي توفيق پيدا كرده به همراه داداشي وماماني چند ماهي در نجف مهمان امام علي باشه  زينب خانم  ائمه و امام علي رو خيلي دوست داره و هر روز به اتفاق بابايي و ماماني و دادش  مي رن حرم  - هتلي كه زينب خانم هست نزديكترين هتل به حرمه و براي همين تا از هتل بيرون مي آن به حرم مي رسن .  زينب خانم حرم كه مي ره كنار ضريح مولا براي همه دعا مي كنه و نماز هم مي خونه ماه رمضون هر روز بعد از خوردن سحري به حرم مي ره و نماز جماعت رو به اتفاق بابا و مامانمي خونه افطارها هم هر شب مهمون حضرت علي هست. خلاصه ماه رمضون تو نجف خيلي باصفاست ...
1 مرداد 1391

برنامه تلويزيوني

زينب شركت در برنامه هاي تلويزيوني براي كودكان رو خيلي دوست داره براي همين من هم به يك برنامه كودك در شبكه جام جم بردم داداشي هم بود و خيلي بهشون خوش گذشت روزي شايد 100 بار فيلم اين برنامه را مي بينن ...
22 فروردين 1391

خرگوش و پيشي

  زينب از اين نقاشي ها روي صورت خيلي دوست داره هر جا مي ريم که از اين گريم ها داشته باشه . زينب ابراز علاقه مندي مي کنه که صورتشو گريم کنه   ...
29 اسفند 1390

زینب در سرزمین دونه ها

زینب امروز صبح به همراه پسر عمش امیر محمدبه برنامه خاله شادون رفت و در برنامه شرکت کرد البته امیر محمد تحت تاثیر فضا قرار گرفته و ترسیده بود و با گریه از صحنه خارج شد . دقیقا زینب هم سه سال پیش که به برنامه رنگین کمان رفته بود همینطوری شده بود و به همراه دختر خاله ش برنامه را ترک کرده بودند. ...
27 اسفند 1390